خشک آباد خشک آباد همینجاست بیا ! نويسندگان چشمه دلتنگ است ماه بی تاب است
فاصله ، این ابر ، این دوری
آه ، آسمان تا تو بسی راه است
کور باشد چشم این ابر حسود
نه ، نمی بارد که بگذارد ...!
چشمه دلتنگ است
آسمان خواب است
آه ، جغد شوم تنهایی نخوان امشب
که اینجا غصه بسیار است !
نخوان چون زخم های وحشی این روح ، بی روح اند
نخوان تا عشق مسموم است
که دیگر خسته ام ، من تاب تیماری ندارم !
نخوان امشب
که چشمه واقعا بی تاب و بی صبراست
نخوان چون موج دلتنگی
پریشان می کند زلف غم دل را
نخوان امشب ، نخوان امشب ... !
سروده ی عبداله سلامت
نظرات شما عزیزان: (نفس)parya
![]() ساعت18:49---6 مرداد 1391
سلام دوست عزیزم
متشکرم که به وبم سر زدی وب شما هم خوبه امیدوارم بهتر ازاین هم بشه ![]() |
||
![]() |